به نظرم پول و وقت خیلی به هم شبیه اند.وقتی خیلی پول داشته باشی نمی دونی باهاش داری چه کار میکنی و حتی به راحتی خرجش می کنی. دقیقن عین وقت؛ فصل امتحانات بهترین مصداقشه.اگه واسه یه امتحانی 2روز وقت داشته باشی غیر ممکنه که توی این 2روز درس بخونی، وتقرببن از ساعت های پایانی روز آخر تا قبل امتحان درس می خونی؛البته سیستم آموزشی ایران هم که ماشالا اینقد با کیفیت که غیر مستقیم به این بی خیالی ما دامن میزنه.

امان از موقعی که بفهمی تا آخر ماه فقط همین 40،30 تومن  پول رو بیشتر نداری.رسمن پدرت درمیاد.حساب ریز ترین کاراتو باید داشته باشی، مثلن اگه قبلن 2تا کره میخریدی حالا یا با همون مونده کره صبحانه میخوری یا اصلن بی خیال کره با صبحانه میشی. به کسی الکی زنگ نمی زنی که کارت شارژت تموم شه، اس ام اس عاشقانه و دلم برات تنگ شده تعطیل.اگه دوستات پیشنهاد بدن که بری بیرون شام بخوری باهاشون،هزار تا بهونه میاری که بی خیالت بشن.جالبی تر اینکه توی این شرایط  اتفاقی بیفته و مجبور شی بری سفر،حالا پولت فقط اندازه بلیط!!!

-خوشحالم از اینکه اون قدر پولدار نیستم که ندونم و نفهمم پولم چه جوری خرج شد!

-اما درباره وقت نظر خاصی ندارم؛گاهی وقت اون قدر کمه برای دیدن تو...برای با تو بودن که روزها و ماه هم کفایت نمی کند چه برسد به چند ساعت؛این تنها تفاوت پول و وقته...