کاش آبی باشیم چون آسمان تایک عمرسربه هوایت باشم.
ســــــــــــــــــــــــــــــــلام
نه کوسه هایت
اجازه میگیرندازدولت متبوع
برای پاره کردن ماهیها
نه اژدریهایu.s
کاری دارندبه کارنقشه های نشنال جئوگرافی
نـــــــــه،
فرقی نمی کندنام خانوادگی ات کدام باشد:
فـــــــــارس؟
العـــــــربی؟
اما
تورابه آن سپیده های شرجی
تورابه شروه های بلم چی های سیاه
که مانده تاابد درخاطرۀ موج هایت
تورابه آن غروبهای خون مرده
بگوبه ساحل آنطرف
وقتی شکم گنده های نفتی
می مالندعرق جنابتشان رابه آبهای گرمت
بـــــــــگو
سربریده ای که آن شب
غلتید درشکمت
از دهانه اروند
سرپدرمن بود،
بــــــــگو
آن طرۀ سوخته که بافته بودبه پره های موتورایرباس
زلف خواهرمن بود،
بــــــــگو
خلیج! «امیدمهدی نژاد»
+ نوشته شده در یکشنبه هجدهم تیر ۱۳۸۵ ساعت توسط زهره وزینب
|